مغز انسان اندامی بسیار پیچیده است که حدود ۲ درصد وزن بدن انسان ر دارا میباشد، بنابراین یک انسان ۷۵ کیلوگرمی مغزی در حدود ۱٫۵ کیلوگرم دارد. با این وجود مغز میان ۲۰ تا ۳۰ درصد از انرژی بدن انسان را مصرف میکند در مغز انسان حدود ۱۰۰ میلیارد یاخته مغزی وجود دارد که بصورت یک شبکه بسیار پیپچیده با یکدیگر در ارتباط هستند. محاسبات نشان میدهد که در حدود ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ میلیارد ارتباط نقطه به نقطه میان یاختههای مغزی در مغز انسان وجود دارد. این شماره از شمار ستارگان جهان بیشتر است.
ما کارهايي مثل ديدن، شنيدن، لمس کردن، فکر کردن و غيره را مي توانيم همزمان انجام دهيم چون سلولهاي مغزمان بصورت موازي کار مي کنند و هر کدام وظيفه خاصي دارند. ارتباطات مختلف بدن انسان با بيش از سيزده ميليارد نرون (سلول عصبى ) انجام مى گيرد كه از اين مقدار ده ميليارد مربوط به مغز و بقيه مربوط به پوست و ساير اندام شبكه عصبى كه در مركز بصل النخاع قرار دارد مى باشد. در هر ثانيه بيش از يكصد ميليون پيام را از اندام مختلف عصبى دريافت مى كند و در همين فرصت (يك چشم بهم زدن ) يك ثانيه اين پيام را برسى و مورد مطالعه قرار مى دهد و فقط چند صد عدد از اين پيامها را كه قابل اهميت مى داند اجازه ورود مى دهد و به اطلاع مغز مى رساند.
مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته است. سه پرده که در مجموع مننژ نامیده میشوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت میکنند. پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام میدهد.
پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است. در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی-نخاعی میگویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.
مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشتههای عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشتههای عصبی صورت میگیرد. قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده میشود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشتههای عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنبالههای نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.
علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها
غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است. هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژهای انجام میدهد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است. قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است. مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است. نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل میکنند. هر نیمکره کارهای ویژهای را نیز انجام میدهد. نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد. نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ،
موسیقی را کنترل میکند.
تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت میکنند. هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.
مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچهای به مخ کمک میکند.
مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت میکند. در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر میزند.
حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر میدهند و مخچه، ماهیچه ها را طوری کنترل میکند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام میدهد همگی غیر ارادی هستند.
بصلالنخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است. انتهای بصلالنخاع به نخاع مربوط است. بیشتر بصلالنخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد. بصلالنخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب، ششها و اندامهای گوارشی را اداره میکند. به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد. مغز 12 جفت عصب دارد. این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.
نظم موجود بین قسمت های مختلف مغز و همچنین هماهنگی بین مغز و اندامهای مختلف بدن، انسان را به وجود آفریدگاری عالم و قادر رهنمون می سازد.
خوب نقاشي ميكنيد؟ اهل فلسفه هستيد؟ شعر ميگوييد؟ عاشق رياضي هستيد؟ نميتوانيد زود قانع شويد؟ خلاق هستيد؟ زيادي منظم هستيد؟ يا...؟ بسياري از خصوصيتهاي فردي ما به نيمكرههاي راست و چپ مغزمان بستگي دارند و بسته به اين كه كدام يك از اين دو توانمندتر باشند يا شما براي توانمندتر كردن كدام يك از آنها بيشتر تلاش كنيد، نوع موفقيتهاي شما در زندگي رقم ميخورد.
از همه مهمتر اين است كه بدانيد اگر براي افزايش توانمنديهاي اين دو نيمكره تلاش نكنيد، ممكن است با گذشت زمان دچار افت كاركرد شويد.
پيش از آن كه درباره عملكرد نيمكرههاي راست و چپ و شيوههاي تقويت آنها گفتگو كنيم بايد بخشي از اطلاعات را درباره مغز با هم مرور كنيم. بزرگترين بخش مغز مخ است كه از دو نيمكره ظاهرا شبيه به هم تشكيل شده است.
دانشمندان در گذشته معتقد بودند عملكرد اين دو نيمكره نيز مثل ظاهرشان به هم شبيه است اما بعدها به اين نتيجه رسيدند كه وظيفه هر نيمكره با نيمكره ديگر متفاوت است. هر انساني توانمنديهايي دارد كه با پرورش دادن و شكوفا كردن شان ميتواند در زمينههاي مختلف زندگي موفق شود، اين كه شما چه نوع توانمنديهايي داشته باشيد بسته به ميزان فعال بودن نيمكرههاي مغزي شماست، يعني بسته به اين كه نيمكره راست مغز شما فعالتر باشد يا چپتان، نوع توانمنديها، علايق و رفتارهايتان متفاوت است.
از سوي ديگر اگر شما به نيمكرههاي مغزتان در طول زمان فرصت پيشرفت ندهيد امكان دارد از قابليتهاي فوقالعاده آنها كاسته شود. موضوع بررسي وظايف نيمكرههاي مغز و چگونگي تقويت و پرورش قابليتهاي آنها يكي از آن مسائلي است كه سالهاست از سوي پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته است و چندي پيش گزيدهاي كوتاه از اين پژوهشها به وسيله گروه روانشناسي سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان منتشر شد كه حتما براي شما هم جالب است.
چه خبر از نيمكره چپنيمكره چپ مغز ، سمت راست بدن را كنترل ميكند. آدمهايي كه نيمكره چپ قويتري دارند معمولا عاشق رياضيات و فلسفه ميشوند. آنها استادان تجزيه و تحليل هستند و بهراحتي ميتوانند اعداد و ارقام را به خاطر بسپرند. آنها منطقي، منظم و سخنور هستند اما اگر از آنها بخواهيد مقولهاي را با مثال و شكل برايتان تعريف كنند گيج و ناتوان ميشوند، چون كلمات را بهترين روش انتقال مفهوم ميدانند، اما با اين همه ويژگيهاي خوب ممكن است در موسيقي و نقاشي و راههاي خلاقانه چندان با استعداد نباشند.
چپتان را ديوانه نكنيد!اگر نيمكره چپ قدرتمندي داشته باشيد و بخواهيد از رياضي، فلسفه و مهمتر از همه نظم و ترتيب در زندگي غافل شود و اگر به جاي جزئي نگري كلنگر شويد، نيمكره چپ خود را سركوب كرده است. براي آن كه نيمكره چپتان را قوي كنيد بايد به رياضي و فلسفه برگرديد. در طبيعت گردش كنيد و از حس شنواييتان براي بيشتر و بهتر لذت بردن كمك بگيريد. هر كار و هر مسالهاي را به بخشهاي كوچكتر براي حل تقسيم كنيد چون توانايي شما در جزئينگري بيشتر از كلينگري است.جدول و پازل حل كنيد و براي هر روزتان برنامهاي مدون بنويسيد. براي حفظ كردن از فيشبرداري استفاده كنيد. فن بيان و سخنراني را تمرين كنيد.
... و اما راستيها
نيمكره راست مغز مسووليت هدايت سمت چپ بدن را برعهده دارد. اين نيمكره مركز حس لامسه، درك سه بعدي اشيا، تصاوير، مقررات، رنگ، لحن و صداست و با توجه به توانمندياش در درك تصاوير و به خاطر سپردن آنها قدرت تشخيص چهرهها را نيز دارد.
ما معماها را با نيمكره راست مغز حل ميكنيم و اين نشان ميدهد توانايي خلاقيت و كشف كردن هم به همين بخش مربوط است. اين نيمكره مسووليت روياسازي را بر عهده دارد و توانايي ورزش و انجام حركات موزون را به ما ميدهد.
ميانه اين نيمكره با هنر بسيار عالي است. آنها كه نيمكره راست قويتري دارند معمولا هنرمنداني ذاتي هستند. استعداد موسيقي و هنرهايي مثل نقاشي و به طور كلي ذوق هنري به اين بخش مربوط ميشود. از همه مهمتر اين است كه اين نيمكره مركز احساسات و دوست داشتن در آدمها نيز هست.
راههاي تقويت نيمكره راست
براي پرورش نيمكره راست مغز بايد به ياد داشته باشيد كه اگر هميشه بخواهيد جدي و عاقلانه رفتار كنيد، اگر بخواهيد حق اشتباه كردن را از خود بگيريد، اگر بخواهيد همه كارهايتان مورد پسند ديگران باشد و اگر بخواهيد هر كاري را از روش معمولش انجام دهيد دست اين نيمكره را براي ترقي ميبنديد.
براساس پژوهشي كه پيشتر به آن اشاره كرديم، براي تقويت نيمكره راست لازم است نگاهي كلي گرايانه را جايگزين نگاه جزئي گرايانه كنيد. چه اشكالي دارد به خودتان اجازه دهيد گاهي كودك شويد و دنيا را كودكانه ببينيد. از اشتباه كردن نترسيد. به نمايشگاههاي نقاشي و كنسرتهاي موسيقي سر بزنيد. در انجام هر كار و حل هر پرسشي به چندين راه و چندين پاسخ متفاوت بينديشيد. به روياهايتان احترام بگذاريد و فرصتي را به آنها اختصاص دهيد و حتي اهدافتان را در روياهايتان متصور شويد. داستان بخوانيد و بعد سعي كنيد آن را مثل فيلم با تصوير در دنياي روياتان ببينيد. در طبيعت بگرديد و از آن لذت ببريد و هنرهايي مانند نقاشي و طراحي يا موسيقي را بياموزيد.
بهانه نگيريد! شما ميتوانيدهمه آنچه گفتيم دليل نميشود شما روي يكي از نيمكرههاي مغزتان به دليل توانمندي بيشترش تمركز كنيد و آن ديگري را از ياد ببريد يا از زير بار خيلي از كارها به بهانه اين كه فلان كار به نيمكره ضعيفتر مغزم ربط دارد، در برويد چون همه آدمها معمولا توانايي انجام فعاليتهاي عادي زندگي را دارند و قويتر بودن يكي از نيمكرهها به معناي ناتوان بودن نيمكره ديگر نيست و مسلما آن نيمكره هم از عهده مسووليتهاي عادياش برميآيد
| نسخه قابل چاپ | تعداد بازديد : 9128 |